کد خبر: ۶۸۴۶
۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۵۹

میل‌اخنگان؛ محل اولین ملاقات فردوسی و سلطان محمود

اولین دیدار فردوسی و سلطان محمود غزنوی در جنگ اندرخ روی داده است. همینجاست که فردوسی بر دلاوری سلطان محمود در دلش درود می‌فرستند. این دیدار به احتمال زیاد یک طرفه بوده است.

میل‌اخنگان یکی از آثار به‌جای مانده از دوران تیموری است. این برج استوانه‌ای که دارای کاشی‌کاری و آجرچینی‌های رنگی و زیبایی است، بر سر راه شهر توس (آرامگاه فردوسی) به پاز (زادگاه فردوسی) قرار دارد. طبق گفته اهالی، در داخل این برج، مقبره گوهرتاج خانم، خواهر گوهرشاد آغا، همسرشاهرخ تیموری قرار دارد.

البته از لحاظ منابع تاریخی این گفته محل تردید است، اما نکته حائز اهمیت و مهم درباره این محله، روایات ساکنان درباره ارتباط آن با حکیم ابوالقاسم فردوسی است. فردوسی در مسیر رفتن خود از خانه (پاژ) به محل زمین و باغش (شهرتوس) بار‌ها و بار‌ها این مسیر را طی کرده و شاهد اتفاقات مهمی در این مسیر بوده است. در گفتگو با چند نفر از اهالی محله اخنگان، تعدادی از روایات موجود درباره این محله و فردوسی را  بررسی کرده‌ایم. 

 

اخنگان محله‌ای با قدمت چند هزارساله

رمضان‌علی شجاع، ۷۰ سال دارد و یکی از قدیمی‌های محله اخنگان است. او درباره قدمت چندهزارساله این محله و وجه‌تسمیه محله نظرات جالبی دارد. شجاع می‌گوید: محله اخنگان که در گذشته‌های دور به آهنگان و آهنگران نیز معروف است، قدمتی هزاران ساله دارد و در مسیر جاده ابریشم قرار گرفته است.

طبق افسانه‌ها و اسطوره‌ها در دوره کیخسرو (پادشاه کیانی) زمانی که سپاهیان توران قصد تصرف شهر توس و دستگیری والی شهر را که پسر شاه ایران بود می‌کنند، سپاه ایران در همین محل جلو سپاهیان توران را می‌گیرد و جنگ بسیار بزرگی درمی‌گیرد. چون گروه مارش و سرود نظامی سپاه ایران در این محل استقرار داشته و آهنگ و موزیک‌های جنگی را اجرا می‌کردند، نام این محله به آهنگیان یا آهنگان مشهور شد و به‌مرور زمان به محله اخنگان امروزی تبدیل شده است.

او یکی دیگر از وجوه تسمیه این روستا را آهنگران دانسته و درباره علت این نام‌گذاری، می‌گوید: در زمان رویارویی سپاه توران و سپاه ایران، آهنگران و صنعتگرانی که همراه سپاه ایران بودند، در همین محله مستقر شده‌اند و با ساخت کوره‌های آهنگری شروع به ساخت شمشیر، سپر و کلاه‌خود و دیگر سلاح‌های جنگی می‌کردند. تعدادی از این آهنگران بعد از پیروزی ایرانیان در جنگ، در این محل ساکن شده‌اند و این محله به نام آنان محله آهنگران خوانده شده است، محله‌ای که به‌مرور زمان از آهنگران به اخنگان تغییر نام یافت.    

 

دفن کشتگان سپاه خراسان

اخنگان یکی از میدان‌های جدال سپاه سامانیان با لشکر سلطان محمود غزنوی بوده است، جنگی‌که درنهایت شکست خراسانی‌ها را به‌دنبال داشت. رمضا‌نعلی شجاع در توضیح این مطلب، می‌گوید: یکی از وقایع مهمی که در دشت اخنگان و نواحی اطراف آن اتفاق افتاده است، رویارویی سپاهیان سلطان محمود با لشکر خراسان است.

با گسترش فتوحات سپاه سلطان محمود و حرکت این سپاه برای فتح شهر توس، والی توس پیش‌دستی می‌کند و سپاهی را از شهر‌های مختلف خراسان و مردم عادی جمع‌آوری کرده و برای مقابله با سپاه سلطان محمود حرکت می‌کند. هر دو سپاه در همین محل دشت اخنگان به یکدیگر می‌رسند.

بعد از جنگی سخت و طولانی با وجود پیروزی اولیه خراسانی‌ها، در نهایت سپاه سلطان محمود پیروز میدان جنگ می‌شود. بعد از پایان جنگ، مردم اخنگان و دیگر روستا‌های اطراف برای جمع‌آوری جنازه سربازان می‌آیند. آن‌ها قبر‌های بسیاری را در اطراف همین میل‌اخنگان می‌کنند و کشته‌شدگان را در آن دفن می‌کنند و بنای یادبودی را بر بالای شهدای جنگ می‌سازند. بنای برج‌مانندی که تا قرن‌ها پابرجا بوده و به‌عنوان یک مکان مذهبی احترام خاصی برایش قائل بوده‌اند. 

 

جست‌وجوی تاریخ میل‌اخنگان خبر از شهر جنگ‌زده ناشناخته‌ای می‌دهد که امروز  ویرانه شده است

 

دیدار سلطان محمود و فردوسی در اخنگان

قربانعلی رضایی دیگر ساکن کهنسال اخنگان با بیان این مطلب، سخنان شجاع را پی گرفته و ادامه می‌دهد: محل زادگاه و خانه فردوسی در محله (پاژ) قرار داشته است و باغ و املاک پدری‌اش نیز در محله فردوسی بوده است.

فردوسی نیز هر روز برای سرکشی و رسیدگی به وضعیت زمین‌ها و املاکش این مسیر را طی می‌کرده است. در یکی از همین روز‌ها، جنگ اندرخ بین لشکر خراسان و لشکر سلطان محمود غزنوی اتفاق می‌افتد. 

به گواه تاریخ در سال ۳۸۵ در محل میل اخنگان جنگی بسیار مهم و پرکشته و سرنوشت ساز میان محمود غزنوی و والیان حکام پیشین خراسان روی داده است. جنگی که در آن بیش از چند ده هزار نفر شرکت داشته‌اند و به جنگ اندرخ شهرت یافته است. از قضا اولین دیدار فردوسی و سلطان محمود غزنوی نیز در همین جنگ روی داده است. همینجاست که فردوسی بر دلاوری سلطان محمود در دلش درود می‌فرستند. این دیدار به احتمال زیاد یک طرفه بوده و سلطان محمود جوان در اینجا فردوسی را نمی‌بیند.  

ابوالفضل بیهقی در کتاب تاریخ بیهقی داستان جنگ تمام عیاری که در نزدیکی زندگی فردوسی بین سبکتگین، پدر محمود و ابوعلی سیمجور، فرمانده یاغی سامانی، اتفاق افتاد را اینطور روایت می‌کند: حریفان «شبگیر روز یکشنبه ده روز مانده از جمادی الآخر سال ۳۸۵ جنگ کردند... و نزدیک بود که هزیمت افتادی، امیر محمود و پسر خلف (طاهر صفاری) با سواران سخت گزیده و مبارز و آسوده ناگاه از کمین برآمدند و بر فایق و ایلمنگو (غلام ابوعلی سیمجور) زدند، زدنی سخت استوار، چنان که هزیمت شدند. چون بوعلی بدید هزیمت شد و در رود گریخت»

 

ویرانی بعد از رونق چشمگیر

بعد از گذشت سال‌ها از جنگ اخنگان، مغازه و چند کاروان‌سرا در این منطقه ایجاد شد و کاروانیانی که در مسیر راه ابریشم به‌سمت حرم مطهر امام رضا (ع) بودند، در این محل استراحت می‌کردند. قربانعلی رضایی این مطلب را بیان کرده و در توضیح آن، می‌گوید: به‌دلیل قرارگرفتن محله اخنگان در مسیر جاده ابریشم و موقعیت ژئوپلیتیک مکانی، در همین محله یک قلعه نظامی ایجاد شد، فرمانده قلعه نیز که از افراد سرشناس و خویشان حاکم توس بود، در این قلعه زندگی می‌کرد.

به‌دنبال ساخت این قلعه کاروان‌سرا و مغازه‌هایی در اطراف آن ساخته شد و رونق بسیاری پیدا کرد و به‌صورت شهری کوچک در کنار شهر توس قرار گرفت. اما با حمله مغولان این رونق از بین رفت، به‌دلیل وجود قلعه نظامی محکم و نفوذناپذیر و مقاومت سرسختانه اهالی قلعه، مغولان نتوانستند آن را فتح کنند، به همین دلیل زمانی که موفق به فتح قلعه شدند با خشونت هرچه تمام‌تر مردمان آن را کشتند. قلعه و کاروان‌سرا‌ها را نیز با خاک یکسان کردند، بعد از این ویرانی بود که اخنگان دیگر قد راست نکرد و برای قرن‌ها به ویرانه‌ای تبدیل شد. 

   

جست‌وجوی تاریخ میل‌اخنگان خبر از شهر جنگ‌زده ناشناخته‌ای می‌دهد که امروز  ویرانه شده است

 

گوهرتاج خانم و رونق اخنگان

بعد از چند قرن ویرانی و خرابی، سرانجام گوهرتاج خانم موجبات رونق دوباره اخنگان را فراهم می‌کند و در همین محل فوت کرده و به خاک سپرده می‌شود. علی‌جمعه غلامی متولد ۱۳۰۹ و یکی از ساکنان قدیمی اخنگان است. او با بیان مطلب فوق، ادامه می‌دهد: خاطره حمله مغولان به توس و نواحی اطراف آن برای قرن‌ها از یاد رفت، تا اینکه با روی‌کارآمدن شاهرخ تیموری و همسرش (گوهرشاد آغا) و توجه ویژه‌ای که او برای جبران خرابی‌های پدرش (تیمور) داشت، نوسازی و ساخت‌وساز ویرانه‌ها آغاز شد.

یکی از افراد خانواده شاهی، گوهرتاج (خواهر گوهرشاد همسر شاهرخ تیموری) بود. این خانم که از زنان بانفوذ دربار تیموری بود، به‌دلیل خویشاوندی نزدیک با همسر شاهرخ تیموری و ثروت زیادی که داشت، دست به ساخت‌وساز‌هایی زد. او که علاقه زیادی به مشهد و به‌ویژه مقبره امام رضا (ع) داشت در مشهد ساکن شد و مانند خواهرش (گوهرشاد) ساخت‌وساز مکان‌های عمومی بسیاری مانند: مسجد، مدرسه و حمام را انجام داد. مشهور است که گوهرتاج در یکی از شب‌ها نوری را می‌بیند که از سمت ویرانه‌های شهر توس (اخنگان) بلند شده است و به‌سمت حرم حضرت رضا (ع) می‌رود.

بعد از دیدن این خواب در چند شب پیاپی، به همراه تعدادی از نوکران و طرف‌دارانش به‌سمت اخنگان که ویران شده بود حرکت می‌کند و بعد از پرس‌وجو درباره این محل متوجه می‌شود که در این مکان جنگی (جنگ سلطان محمود و لشکر خراسان) رخ داده است و انسان‌های بی‌گناهی به خاطر دفاع از وطن خود به شهادت رسیده‌اند.

گوهرتاج خانم با پیداکردن محل دفن این شهدا به زیردستان خود دستور داد که در محل قبر این شهدا بنای یادبودی ساخته و برای آن‌ها قرآن‌خوانی و تعزیه بگیرند. اهالی محله و بزرگان شهر نیز به تقلید از گوهرتاج به این محل آمده و بعد از پختن غذا، همه را در بین مردم و فقیران پخش‌ می‌کردند.  

 

دفن گوهرتاج در میل‌ا‌خنگان

بعد از تجدید حیات منطقه اخنگان با همت گوهرتاج خاتون، این محل تاحدودی رونق دوباره خود را بازمی‌یابد، اما با مرگ گوهرتاج دوباره این رونق از بین می‌رود. محمدعلی شفیعی، یکی دیگر از ساکنان قدیمی محله است. او با بیان مطلب فوق، می‌گوید: بعد از مرگ گوهرتاج، اقوام و فرزندان او که همگی از خانواده شاهی بودند، نظرشان بر این بود که او را در آرامگاه خانوادگی خود در سمرقند (آرامگاه تیمور) یا در جوار حرم امام رضا (ع) دفن کنند.

اما چون خود گوهرتاج در وصیت‌نامه‌ای که نوشته بود از فرزندانش خواسته بود که او را در کنار کشته‌شدگان و شهدای جنگ سپاه خراسان دفن کنند، جنازه او را در این محل به خاک سپردند. از طرف دیگر، چون گوهرتاج از خانواده اشراف بود، در اطراف مزار او بنا‌ها و مساجدی ساخته شد، حتی آن‌طور که می‌گویند این میل نیز که از همان‌زمان ساخته شده، بخشی از یک بنا یا مسجد بزرگ بوده که به‌مرور زمان ویران شده است.

روایت می‌کنند که افرادی از خاندان و فرزندان گوهرتاج در همین محل، قلعه بزرگی ساخته و ساکن شده‌اند. بعد از انقراض تیموریان و با روی کارآمدن حکومت‌های بعدی توجه به اماکن و مزار گوهرتاج از بین می‌رود و همه ساختمان‌ها و بنا‌های اطراف آن تخریب و به فراموشی سپرده می‌شود.    

 

جست‌وجوی تاریخ میل‌اخنگان خبر از شهر جنگ‌زده ناشناخته‌ای می‌دهد که امروز  ویرانه شده است

 

غارت میراث ملی

بعد از یک فراموشی چندصدساله، از صد سال گذشته تاکنون افراد و گروه‌های مختلفی به بهانه پیداکردن گنج اطراف این محل را کنده و کاویده‌اند. شفیعی با بیان این مطلب، ادامه می‌دهد: اولین گروهی که به جست‌وجو و تخریب این محل پرداختند، روس‌ها بودند.

سربازان روس که ظاهرا گذشته تاریخی این بنا را می‌دانستند با بیل و کلنگ به جان این بنا افتادند و آن‌طوری که می‌گویند سکه‌ها و خمره‌های طلای زیادی نیز پیدا کرده و با خود بردند. این تخریب‌ها به‌حدی بود که اعتراض اهالی را به‌دنبال داشت.

علاوه‌بر روس‌ها، سارقان و افراد محلی دیگر نیز بار‌ها به این مقبره حمله کردند و علاوه‌بر طلا و جواهر، حتی کاشی‌کاری‌های رنگی و زیبای آن را نیز به هوای قیمتی‌بودن کندند و به غارت بردند. تا ۲۰ و ۳۰ سال قبل هیچ‌گونه حمایتی از سوی دولت نمی‌شد و این بنا در حال فروریختن بود، تا اینکه سرانجام سازمان میراث فرهنگی با ثبت این اثر در میراث تاریخی استان، نوسازی و تجدیدبنای برج را برعهده گرفت و این بنا از ویرانی حتمی نجات یافت. در حال حاضر این میل زیر نظر سازمان میراث فرهنگی قرار دارد.

 

ماندگاری سنت هزارساله

با گذشت صد‌ها سال، دیگر اثری از شکوه و عظمت آن کاخ‌ها و مساجد نمانده است و میل‌اخنگان تنها و خسته در کنار جاده ایستاده است و اهالی روستای اخنگان تنها زائران این مکان هستند. رمضانعلی شجاع ضمن بیان این مطلب، می‌گوید: برطبق اعتقادات مذهبی هزارساله، هنوز هم اهالی محله اخنگان و روستا‌های اطراف در ماه محرم (روز عاشورا) با گروه‌های سینه‌زن و عزادار در اطراف این میل جمع شده و به عزاداری می‌پردازند، خیلی‌ها نیز با پختن آش و تقسیم غذا‌های نذری برای طلب آمرزش اموات خود دعا می‌کنند.

هنوز هم کسانی هستند که اعتقاد به شفابخشی و نظرکردگی صاحب این میل و شهدای مجاور آن دارند و حتی کسانی که دچار مریضی خطرناکی هستند، تمام شب را در اطراف میل گذرانده و شمع‌هایی را روشن می‌کنند و هنگام صبح، بعد از خاموش‌شدن شمع‌ها، خاکستر شمع را به پیشانی فرد مریض مالیده و از خداوند می‌خواهند که به خاطر خون شهدای این محل و نظرکردگی صاحب این میل (گوهر تاج) او را شفا بدهد.

این گزارش پنج شنبه، ۳ خرداد ۹۷ در شماره ۲۳۷ شهرآرامحله منطقه ۱۲ چاپ شده است

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44